#تیام_پارت_47
صدای رویا تو گوشم زنگ زد:
اگه از طرف تو جواب نه بشنوه دیگه برای ازدواج باهات پافشاری نمی کنه.
- من بهت علاقه داشتم ولی مثل یه برادر
- دروغ نگو تیام من بچه نیستم
- کاری نداری، خدافظ
داد زد:
- قطع نکن، هنوز حرفام تموم نشده
با حسرت به گوشی تلفن که از عصبانیت قطع کرده بودم نگاه کردم، با صدای فریده به خودم اومدم که داشت می گفت:
- کی بود تیام؟
بدون جواب با معذرت خواهی به اتاقم رفتم. حتماً دیگه رضا از من بدش میاد ، چقدر گفتن اون حرف برام سخت بود، چرا اون زودتر از اینا اقدام به خواستگاری نکرد؟
romangram.com | @romangram_com