#تیام_پارت_24

- خدافظ.

یک ماهی بعد از جریان خواستگاری، از رویا شنیدم که رضا دفترچه خدمت گرفته، چقدر دعا کردم جای دوری نیفته آخه درسش تموم شده بود حتماً باید خدمت می رفت.

داشتم اتاقارو جارو میکشیدم و تو فکر این بودم که رضا کجا خدمتش میافته، که مامان گفت جارو رو خاموش کن نمیشنیدی تلفن زنگ می خورد.حالا بیا رویا باهات کار داره .

- الو رویا سلام، چه خبر؟

دوست داشتم درمورد رضا بگه.

- سلام خوبی؟ من که زیاد رو فرم نیستم

از صداش فهمیدم قبل از اینکه زنگ بزنه گریه کرده.

- چرا؟

- رضا آموزشی افتاده خاش می دونی چقدر دوره.

- رفته؟

- آره امروز رفتن.

romangram.com | @romangram_com