#تیام_پارت_108
- کاوه!
- چرا قبلاً برات مهم نبود الان مهم شده، مگه توی ازدواج های فامیلی ما بچه هاشون مشکلی دارن؟
- نه ندارن ولی شاید ما...
- قسم بخور فقط به این خاطره
در حالی که گریه می کردم گفتم:
قسم می خورم، تو بهم بی اعتماد شدی؟
- حالا که تو اصرار داری فردا میرم دنبال کاراش تا تو هم خیالت راحت بشه.
گارسون غذای سفارشی رو اورد ولی هردومون با غذا بازی کردیم و بیشتر از چند قاشق نخوردیم، بعد از غذا کاوه سیگاری از توی جیبش در اورد و روشن کرد هیچ وقت فکر نمی کردم کاوه سیگار بکشه.
کاوه متوجه من شده بود:
- تعجب نداره، گاهی مواقع می کشم.
- برای سلامتیت خوب نیست.
romangram.com | @romangram_com