#طلسم_ابدی_(جلد_دوم)_پارت_12

_با یه دوش آب سرد چطوری؟!

کیت لبخند شرمگینی زد و خود را کنار کشید....به طرف حمام رفت و مقابل دستشویی ایستاد...در آیینه به خودش نگاه کرد...زخم روی پیشانی اش بهبود یافته بود و خط باریکی از آن باقی مانده بود....مسواک زد و از حمام خارج شد.....ایان را صدا زد:

_ایان؟!

صدایی نشنید....دوباره صدایش کرد:

_ایان؟کجایی.....؟

قلبش شروع به تپیدن کرد....

ناگهان ایان از پشت خودش را روی کیت انداخت و او را از روی زمین بلند کرد کیت جیغ کشید و خندید....ایان کیت را با خنده از پله ها پایین آورد...

از آشپزخانه بوی دلنشینی بلند شده بود....کیت درست مثل بچه گربه ای بو کشید ودستش را روی شکمش گذاشت....

_مممم....این چه بوئیه؟!


romangram.com | @romangram_com