#تولد_نفرین_ها_پارت_54


_اره یه مشت عده میکنن مثلا emoهستن ریختن تو دانشگاه

_ایش حالم ازشون بهم میخوره

مستقیم داشتن به من میگفتم امدن از کنارم رد شدن برن بیرون دومی یه تنه محکم بهم زد

_اه دختره وحشی حواست کجاست؟

_تو به من خوردی من حواسم نیست

_خودتو با ادما یکی میدونی خوناشام؟هه با اون چشمای زشتت

_باریکلا به توی زیبای خفته...

اون یکی گفت:بیا بابا ادم نباید با همه حرف بزنه

_ادم...نه دوست نکبت تو

یکی زد تو گوشم که مقابلش یه مشت گذاشتم تو صورتش خورد به دوستش در دستشویی باز شد دوتاشون افتادن کف سالن

_عوضی منو میزنی

بلند شد خیز برداشت سمتم دانشجوهای دیگه داشتن نگامون میکردن منم از دستشویی امده بودم بیرون پنجه هاش امد سمت موهام ولی نرسیده بهم عین قورباغه پهـــــــن شد رو زمین

romangram.com | @romangram_com