#تولد_نفرین_ها_پارت_38
_من میخوام برم
اسنو:ولی من میگم نه تو چی گین؟
گین:من میگم اره
یه لبخند بهش زدم
_پس میرم
.........
_کیارا...کیارا
بازم باد داره هو هومیکنه ولی این دفعه یه چیزدیگه هم میگه
_کیارا...کیارا...تولدت مبارک
درسته امروز تولدمه...روزبارش اتش...
تلفنم زنگ خورد چشمامو باز کردم تو باغ دراز کشیده بودم گوشیرو از توی شلوار مشکیم در اوردم اه بازم اون مزاحمه بود دکمه وصل رو زدم
_خسته نشدی؟
romangram.com | @romangram_com