#طنین_پارت_69


-سلام آقای دکتر! نه حالا حالاها کار دارم.

-زنگ زدم هم بهت خسته نباشید بگم هم بپرسم کارت کی تموم میشه بیام دنبالت؟

-اووم. نمی دونم ولی فکر نکنم قبل از هفت تموم بشه!

-من هفت اون جا باشم خوبه؟

-ببخشید مزاحمت شدم تو رو هم از کار و زندگی انداختم. اگه کاری داری خودم می تونم برگردم؟

-مزاحمت چیه خواهرم؟ هفت خوبه؟

-آره خوبه. ممنون

با صدایی پر از مهربانی خداحافظی کرد. تماس گرفتن و خسته نباشیدش کمی خستگی ام را برطرف کرد. هر طور شده قبل از هفت کارم را تمام کردم. مقداری از کار باقی مانده بود که به افشین سپردم و از محل شرکت خارج شدم. نوید بیرون ماشین ایستاده بود. از دیدنم لبخند مهربانی زد. از این که احساس مسئولیت کرده بود و به موقع خودش را رسانده بود خیلی راضی بودم.

-سلام خوبی؟ خیلی معطل شدی؟

لبخند مهربانش را حفظ کرد.

romangram.com | @romangram_com