رمان طنین

#طنین_پارت_144


حس می کنم نیاز به توضیح بیشتر ندارد که در کدام حوزه شبکه کار کردم. احتمالاً فرق بین موضوعات مختلف شبکه را نمی داند.

-خانم مهندس میشه بفرمایید چند سال سابقه دارید و تو چه حوزه ای از شبکه کار کردید؟

تعجب کردم. پس خیلی هم ناآشنا نبود.

-از سوییچینگ مدرک CCNP و از سرور مدرک MSCE دارم. سرورهای لینوکس هم کار کردم.

انتظار دارم تعجب کند یا تحسین کند اما به نظر پوزخندی روی صورتش دارد.

-خب نفر بعدی؟

انتظار این بی اعتنایی را ندارم. شاید اصلاً نداند معنی این مدارک چیست؟ یاد قرار جلسه بعدی ام با او می افتم. به نظر آدم گند دماغی می آید. فکر نمی کنم بتوانم او را قانع کنم. قبل از اتمام جلسه مردی که به نظرم کنار مهندس شایسته نشسته بود به طرفم می آید و روی تنها صندلی خالی کنارم می نشیند.

-خانم مهندس، مهندس شایسته می خوان بعد از این جلسه باهاتون صحبت کنن. گفتن لطفاً بعد از جلسه تشریف ببرید دفترشون.

نگاهش می کنم. انگار قرار جلسه ای که از قبل گذاشته شده کاملاً فراموش شده.

-بله حتماً. البته از قبل من وقت گرفته بودم که بعد از این جلسه با مهندس شایسته صحبت کنم.

romangram.com | @romangram_com