#طنین_پارت_142


از وضعیت آشفته آی تی اداره ما معلوم است که هیچ نظارتی از طرف اداره مرکزی وجود ندارد. هر چند صرف وجود داشتن چنین اداره ای از وجود نداشتنش بهتر است. دلم می خواهد با کارشناسان آن جا آشنا شوم. هر چند در هر پروژه ای که با سازمان های دولتی کار می کردیم اصل اول این بود که سطح دانش فنی آن ها بسیار پایین بود. تشکر می کنم و از اتاق خارج می شوم. از آقای افتخاری شماره تلفن فناوری اطلاعات سازمان را می گیرم تا سر فرصت با آن ها صحبت کنم. خیلی دلم می خواهد رییس این اداره را ببینم و بفهمم اطلاعاتش در چه حد است. هر چند با توجه به قانون نانوشته روابط سالاری می توانم حدس بزنم هیچ سر رشته و تخصصی از فناوری اطلاعات نداشته باشد. به اتاقم می روم. با شماره ای که در دست دارم تماس می گیرم. مرتب یا مشغول است یا کسی جواب تلفن را نمی دهد. مداوم شماره را می گیرم. بیشتر از نیم ساعت است با تلفن درگیرم. آخرش خانم افراشته صدایش در می آید؟

-با کجا داری تماس می گیری؟

-فناوری اطلاعات سازمان. یا مشغوله یا تلفن رو جواب نمی دن.

-خودت رو خسته نکن. اونا هیچ وقت تلفن رو جواب نمی دن! یه عده بچه سوسول جمع شدن تو فناوری اطلاعات. به هیچ کس هم جواب نمی دن.

یعنی چه که تلفن را جواب نمی دهند. مگر می شود کسی در سازمان کارکند و به راحتی به تلفن ها جواب ندهد؟ امکان ندارد! باز هم شماره می گیرم. آن قدر شماره را می گیرم تا بالاخره صدای زنی در گوشی تلفن می پیچد. هیجان زده می شوم. آن قدر که فکر می کنم شاید اشتباه شماره گرفته باشم!

-سلام خانوم. من با اداره فناوری اطلاعات تماس گرفتم؟

-بله. امرتون؟

-من رادمنش هستم. همکار جدید هستم تو مرکز. میشه لطفاً با رییس اداره صحبت کنم؟

-آقای مهندس جلسه دارند. میشه بفرمایید امرتون چیه؟

-خب راستش من می خوام یه جلسه ای رو حضوری راجع به وضعیت مرکز خودمون با آقای مهندس صحبت کنم.

romangram.com | @romangram_com