#تباهی_به_دست_دوست__پارت_9

-کامیاررر جون !!داداش کجا بودی تو ؟ دیر اومدی؟

لحظه ای اخم کرد ولی وقتی تو آغوشش رفتم اخم هاش محو شد

-رفتم برات پاستیل بخرم جوجه

-وای مرسی

اهورا اخم داشت و منم از اذیت کردنشون خرسند می شدم

...بیشتر تو بغل کامیار فرو رفتم و ب*و*س آبداری روی گونه اش کاشتم....کامیار لبخند جذابی زد.

اهورا - مانیا ااااا بیا بگو ببینم مدرسه چطور بود؟

-خوب بود

-همین اتفاق خاصی نیفتاد ! با دخترا چی دوست شدی؟؟

-نچ نمیخوان دوستی مثل من داشته باشن ! بیخی من با پسرا راحت ترم

همه اخمی غلیظ کردن

کامیار- چی میگی تو باید سعی کنی پیدا کنی

-کامی بخیال دیگه


romangram.com | @romangram_com