#تباهی_به_دست_دوست__پارت_29

-اولا که با این هیکل کی میفهمه من چند سالمه ثانیاا ۲ماه دیگه میرم ۱۸و رسما گواهی نامه میگیرممم ؛ نترس تازه دست فرمونمم عالیه...

-نه بابا .. برو ببینم میتونی مارو به کشتن بدی یا نه؟

سوار ماشینش شدم وقتی حرکت کرد، فهمیدم خدایی دست فرمون عالیی داره .....! .. یه ربع که گذشت متوجه شدم داره از شهر خارج میشه .. برگشتم و با تعجب گفتم :‌ داریم کجا میریم؟؟

-میخوام باغمونو نشونت بدم. ببینی ذوق میکنی! مثل بهشته ......

با تعجب گفتم - باغ !

کامیار - آره

-جدی میخوای منو ببری باغ؟

کامیار - آره مشکل داری ؟

من که ذوق دیدن باغ رو داشتم چند بار سرم رو به نشونه ی منفی تکون دادم - نه اتفاقا خیلی خوشحال شدم!

کامیار-پس چه خوب

با هیجان گفتم- کامی تابم داره؟؟

-اره گلم چرا نداشته باشه؟زیر درخت بیدمجنـــون.....

لبخند زدم .. بعد ده مین جلوی در سفید رنگی پارک کرد


romangram.com | @romangram_com