#تباهی_به_دست_دوست__پارت_17
*******
-واااای مامان ...آرومتر...دردم گرفت ...وااای اینقدر نکش....کندی موهاااامو....ایییییییی خداااااا....نکن نکن نمیخوام درست کنی!
-اه چقدر غر میزنی...ساکت شو دیگه الان تموم میشه
لحظه ای با تمام قدرتش موهامو بست که نفسم گرفت! جیغی کشیدم-آآآی
-خوبه دختر ....کشیدم تا محکم بشه ....اون وسط ورجه ورجه کردی یک وقت خراب نشه ....بیا ببین چه خوشگل شدی!
جلوی اینه ایستادم خدایی خیلی خوب درست کرده بود ولی یک چیزی کم بود
-مامانم !تو که اینقدر خوشگلی ....اینقدر مهربونی و...
مامان - نچ
با چشای گرد شده گفتم - چی نچ؟
-آرایش بی آرایش
-وااای مامان لطفا ....تو رو خدا خیلی بی روحم
به صورتم نگاه کرد و تو فکر رفت
romangram.com | @romangram_com