#تباهی_به_دست_دوست__پارت_15

اخمی کردم -وای خدا باز مامان

کامیار - برو گلم ...منم برم پیش اهورا ...بعدم برم خونه ...همینجا ازت خداحافظی میکنم

-باش از طرف من خاله شهین رو بب*و*س ....خداحافظ

-ای به روی چشم ...خداحافظ

کامیار -خداحافظ خاله

مامان -خدانگهدارت پسرم .....به شهین سلام برسون

-چشم فعلا

مامان -مانیاااااا ....بیا که من با تو کار دارم

با قیافه ای بی حوصله رفتم پیش مامان

-کوفت ....باز رفته بودی تو حلقش که

-اااا مامان ....تو حلقش نبودم که فقط بغلم کرد

مامان عصبی نگاهم کرد - برو ببینم ....برو تو خونه

سرم رو پایین انداختم و اخم کردم و رفتم اتاقم


romangram.com | @romangram_com