#سورنا_پارت_78
وسریع رفت داخل اتاق خواب گرمکنم رو در اوردم موهام کمی خشک شده بود گرمکن رو گذاشتم روی صندلی کناری ونشستم با میل پشت میز اومممم تکه اول رو خوردم عالیه .تا عمر دارم عمرا بذارم بری ایسان واسه شب ها که خیلی توپی دست پختتم حرف نداره میتونی مثل یکی از مستخدمای قبلی باشی اخیش چقدر چسبید .ایستادم وگرمکنم رو توی دستم گرفتم نگاهم افتاد روی دستم عه نکبت تلافی دیشب رو سرت در میارم .رفتم بالا داخل اتاق نشسته بود پشت میز ارایش وواسه خودش شعر میخ-و-ند منو که دید مثل میر غضب پاشد رفت ودر رو محکم کوبید ..
دادزدم:ماله باباته که اینجور میکنی؟؟؟
صدایی ازش نیومد .
تلفنم رو در اوردم وزنگ زدم به حسام:
-الو جانم داداش سورنا؟؟؟
-میشه چندتایی بادیگارد بیاری واسم خونه ام .
-واسه چی؟؟؟
-توبیار بهت میگم اوکی .
دوهزاریش افتاد که ممکنه تلفنم توسط اسفندیار خان شنود بشه گفت چشم تماسمون بیش از ده ثانیه نشد پس نمیتونه از طریق رد یاب جامو بجوره .رفتم سمت کمد لباس هام وبلوز ابی نفتیم رو همراه کت تک اسپرت سفیدم وشلوار کتان مشکی کنار گذاشتم موهام رو باسشوار خشک کردم ولباس هامو پوشیدم ورفتم بیرون همون موقع ایسان اومد بیرون
یه تای ابروش به محض دیدنم پرید بالا وزیر ل-ب چیزی گفت وسریع رفت توی اتاق ودر رو قفل کرد .
رفتم پایین که صدای زنگ در اومد در رو باز کردم حسام و10 نفر اومدند داخل
-حسام ازشون مطمئنی؟؟؟
-پس چی؟؟؟اینا از خودم هستن یعنی افراد بابام هستن خیلی مطمئنن میدونی که بابام سیاستمداره ازشون خیلی مطمئنم .
-خوبه .
-واسه چی میخوایی اینا رو؟؟؟
-یکی اینکه از ایسان مراقبت کنن وبعدشم اینکه اسفندیار نتونه توی خ-و-نم نفوذ کنه میخوام بهترین سیستم های امنیتی رو هم واسم توی این خونه نصب کنی .باشه
-باشه راسی ابجی ایسان کجاس؟؟؟خوبه؟؟؟
-نمیدونم توی اتاق خوابه سر صبحی مثل سگ بود فقط پاچه میگرفت .
-میگم این موضوع جشن بدجور مامانم داره روش تاکید میکنه چیکارش میکنی؟؟؟؟
-فعلا رو هیچی نمیدونم واسم یه چیز مهمه پیدا کردن همایون پست فطرت واون هانیه
-خیلی خب دیگه چه خبر از اسفندیار خان؟؟؟
-فعلا که خبری نداده واسش دوسری کار کردم خیلی راضی بوده میگم این اسفندیار دختری پسری چیزی نداره؟؟؟
-نمیدونم بخدا خانواده اش رو هیچ کس نمیشناسه اینقدر محافظ دورش هست که اصلا در مورد خانواده اش کنکاش نکنی بهتره چون هیچی عایدت نمیشه توی جشن ها هم هیچ کس از خانواده اش همراهش نمیان
-اوفففف که اینطور به نظرت همایون رو ازش بخوام؟؟؟بهش بگم همایون ساوه رو میشناسی یا نه .
-نه نگو نگی بهتره خودمون پیداش میکنیم شنیدم توی کار قاچاق اعضا بدنه راستی با پلیس هماهنگ کردی؟؟؟
-به هیچ کس جان تو اعتماد ندارم نمیتونم به پلیس بگم سگ هاش توی اداره هم هستن .میخوام هرجور شده این پست فطرت رو گیر بندازم راستی میلاد خوبه؟؟؟
-اره دکتر داره معاینه اش میکنه .دیروز هم عمل داشت پسر تو چجوری زبونش رو کندی؟؟؟بعد هم گفتی خودم چالش میکنم وکلا.... .
romangram.com | @romangram_com