#سورنا_پارت_39

-حالا هی خنگ بودن منو بکوب سرم .

-باشه عزیزم چرا ناراحت میشی؟؟؟

-خب ببین چی میگی ها من رو بابا م اگه حمایتم نکنه چکار کنه هان؟؟؟ناسلامتی پلیسه ها

-باشه دیگه گریه نکن غصه هم نخور

-ببین هلینا اگه ارمین بره چیکار کنم؟؟؟ترکم کنه؟؟؟

-ببین من میگم ادم خیلی بی شرفیه وقتی باتو اون کارا رو کرد بدون با بقیه هم میکنه

-یعنی میکنه؟؟؟

-تازه من میگم همه تازگی ها دوست دختر دارن ولی اون پست تره میدونی چرا؟؟؟

-چرا؟؟؟

-چونکه دروغ کثیف میگه که من فقط تورو میخوام

ناگهان نگاه کردم به ساعت وگفتم:

-هیـــــــــــن دیدی چیشد؟؟ساعت 8:10 دقیقه اس بدبخت شدیم

وبا همدیگه سمت کلاس ا2 دویدیم در رو که باز کردم اسمم رو استاد گفت وقتی سرش رو بالا اورد نزدیک بود سکته کنم این همون پسر خله وچله اونروز تو کوچه اس وای نکنه بخاطر موبایلش من رو بندازه؟؟؟

چقدر خوشگل شده امروز واییییییی دهن رکسانا رو باید طلا زد جیگریه واسه خودش .

موهاشو چشماشو وای خدا چقدر عینک بهش میاد یک دفعه یاد طراحیم افتادم درست شبیه طراحیم بود چقدر قیافه اش خاصه .

5 دقیقه بعد .

عه مردشور اون چشماتو ببرن

نکبت

اشغال

دیوث

چرا مثل سگ پاچه منو گرفتی؟؟؟

اخه مگه یه موبایل چقدر میشه خسیس گدا هرچی فوحش بود توی دلم بهش دادم اوه دخترا رو نگاه چه قشنگ دارن به درس دادنش گوش میدن همه توی هپروتن پوووووففففففولی خداییش عالی درس میده .

اخیششششششششش تموم شد چقدر خسته شدم بدیش اینه که ساعت 4 هم باید تحملش کنم باز .

همه بچه هار رفتند من هم وسایلم رو اهسته اهسته توی کیفم گذاشتم کلاس جز منو واین سرداری نکبت وهلینا هیچ کس داخلش نبود زیر چشمی نگاهش کردم عینکش رو گذاشت داخل جعبه اش وسایلش رو جمع وجور کرد گذاشت داخل کیفش

کیفش رو دستش گرفت وخواست بره که من پریدم جلوی در وپامو گذاشتم روی در جلوش یه تای ابروش پرید بالا .

-اینکارا واسه چیه خانوم فرد؟؟؟

عجب جیگریه

-چرا من رو کنف کردید روز اول؟؟؟

romangram.com | @romangram_com