#سورنا_پارت_14


-گند بد

-جون دوتایی دیگه حال وحوصله گندکاریاتو ندارم .

-زود بیا

-دستوری بود یا خواهش؟؟؟

-دستوری

-عجبا به منم رحم نمیکنه چشم ..رو چشم اومدم

- .

-خدافظ

قطع کردم عادت خداحافظی کردن رو نداشتم فکر میکردم بی معنی ترین کاریه که هست .

شماره رهام رو گرفتم بعد 5 بوق وصل شد صدای دورگه خوشگلش توی گوشم پیچید:

-جانم؟؟؟

انقدر این پسر اروم وخونسرد بود که ادم بعضی مواقع فکر میکرد یه اسمونیه .

-سلام داداش خوبی؟؟؟

-چه عجب سلام کردی داداش گلم خخخخ

-دیگه تویی

-قربونت داداش چرا جوابمو ندادی؟؟؟

-داداش کار داشتم

-از کدوم کار ها؟؟؟همون هایی که دختر داره؟؟؟

-ایندفعه دردسر داشت

-چی؟؟؟باز چه گندی زدی؟؟؟

در حین عصبانیت هم اروم بود عاشق این طرز برخوردش بودم .

-راستش فکر کنم توی قلاب اسفندیار گیر کنم

-نکنه اون اسفندیار کوسه؟؟؟

-درست حدس زدی

-واییی داداش ...واییی من الان میام

-باشه

-خداحافظ


romangram.com | @romangram_com