#سیمرغ_پارت_27

این بار اون سکوت کرد.
_حس میکنم یه چیزی داری ازم پنهون میکنی!
لبم رو به دندون گرفتم. مردد بودم!
_راستش و بخوای یه کارِ خیلی بدی کردم!
_چرت نگو تو کارِ بد بلد نیستی.. بگو بینم چی شده؟
ماجرا رو دست و پا شکسته تعریف کردم. فقط گوش میکرد و چیزی نمیگفت. سکوتش نگرانم کرد.
_الو هستی نسیم؟
_پس انشاالله تو هم داری از ترشی بودن در میای!
لبمو به دندون گرفتم. نسیم بود دیگه!
_دیدی چرت میگی... من دارم اینجا واست از اتفاق جنایی و وحشتناک میگم! تو فقط اون یه تیکه رو شنیدی؟
_خوب خره تجاوز که نکردن بهت.. همون یه تیکه مهمه دیگه! وای نیل.. حاضرم تموم عمرم و بدم اون لحظه رو که پارسا کتکش میزد و ببینم! حتما شکلِ فیلم هندی ها بود!
کلافه پوف کردم.
_از اولشم نباید بهت میگفتم!
_دستت درد نکنه دیگه.. تک خوری نداشتیما؟ حالا بگو بینیم تیپش چطوریاست؟
ناخواسته دوباره چشمم به طرف در کشیده شد.
_خوب چی بگم؟ یه جوریه.. با کسایی که تا حالا دیدم فرق میکنه!
نسیم نفس عمیقی کشید.
_آخی.. بخدا ندیده عاشقش شدم..خیلی خاصه؟؟
سرمو با تاسف تکون دادم.
_خدافظ نسیم!
_باشه بابا غلط کردم.. جونه نیل فقط گوش میدم!
سیم تلفن و دور انگشتم پیچوندم.
_زیادی خشکه.. با کنایه حرف میزنه..وقتی داره باهات حرف میزنه نمیفهمی تیکه میندازه یا جدیه.. پاش بیفته مهربونه ولی زخمِ زبون میزنه! احساساتی نیست.. جنتل من هم نیست.. از اون تیپای فرست لیدی و اینا اصلا نیست!!
_اوووو... بسته بابا بسته.. حالمو به هم زدی.. رفتی چشمِ بازار و در آوردی با انتخابت! چه با افتخارم میگه!
_خوب چیکار کنم؟ هر چی هست اونو میگم دیگه!
_ظاهرش چجوریاست؟ مثل اخلاقش ان....
_نسیم؟؟؟
_اه بابا باشه.. چه تعصبی هم داره واسه ما!

romangram.com | @romangram_com