#شروع_از_پایان_پارت_13
_ ما کجاییم؟
_اومدیم دنبال همون آقاهه،ماشینش تصادف کرده.
دستاشو از دور گردنم باز کردم و از تو یه پلاستیک یه بیسکوییت در آوردم و بهش دادم:
_ اینو بخور تا من بیام باشه
و خودم رفتم سمت صندوق عقب ماشین اون،جک و پیدا کردم و خو استم برم سمت پنجره که دیدم آرش اومده همونجا وکنارم وایستاده،دستش و گرفتم وبردمش اونورتر و گفتم:
_ تو همینجا وایسا ،کنار ماشین نیا خطرناکه من الان میام
دوباره دستمو گرفتم به لبه ی پنجره و رفتم بالا،اینبار موقع داخل رفتن مواظب بودم که سر نخورم،
_ داشتی با کی حرف میزدی؟
_با آرش، همون بچه ای که به خاطرش از تهران رفتم گیلان
_ از کجا میدونستی اون تو گیلان زنده است؟
romangram.com | @romangram_com