#شروع_از_پایان_پارت_114
_ مریم چیزی زیر گوشت خونده ؟.......
_ مطمئن باش اگه مریم چیزی زیر گوشم بخونه همش در دفاع از توئه........
_ خیلی خوب، پس بهتره به نصیحتهای دوستت گوش بدی چون خیر و صلاحت ومیخواد..........
و بدون گرفتن جوابی از طرف من به سمت تخت هدایتم کرد...........
این بار باهام ملایم تر از همیشه برخورد میکرد ، همش حواسش بهم بود که احساس ناراحتی نکنم ، زمزمه های عاشقانه ای که زیر گوشم تکرار میکرد منو غرق لذت کرده بود ، اون هر لحظه منو عاشقتر از قبل میکرد و من هر ثانیه از ثانیه ی قبل خوشبخت تر بودم...........
اون شب خواب به چشم هیچکدوممون راهی نداشت ، در حالیکه سرمو روی سینه ش گذاشته بودم زیر لب با صدای آرومی گفتم :
_ دوستت دارم .......
شونه مو فشرد و گفت :
_ میدونم ، ولی نه به اندازه ی من......
سرمو بلند کردم و با اضطراب بهش خیره شدم :
_ نمیخوام بخوابم ، میترسم........
romangram.com | @romangram_com