رمان شروعم کن تو میتونی

#شروعم_کن_تو_میتونی_پارت_18

-الان توضیح رو می خوام چیکار ،توضیح بخور تو سرش؛من توضیح رو وقتی می خواستم که بغیر از خودم به کسایی دیگه هم باید توضیح میدادم

-خوب الان بهترین موقعیته

-نه... نه ...نه...فاطمه ول کن من با اون آدم کاری ندارم

-لج باز ویه دنده

-نه گفتن همیشه نشانه ی لج بازی نیست گاهی پاسخ های منطقی به در خواست های غیر منطقی دیگرون هست

-باز استعداد نویسندگی این دختر گل کرد

-فاطمه تو که بیشتر از همه تو این سختی کنارم بودی بیشتر از همه می دونستی من سختی کشیدم که آدم بشم نه اینکه...

-خودت می گفتی همیشه باید بخشش داشته باشیم

-از یه جایی به بعد اگه ببخشی دیگه خیلی بی شخصیتی

-خود دانی؛ شام چی بخوریم

-اشتها ندارم

-اشتها پیدا می کنی؛غذای مورد علاقه تو رو پختم

-پس چرا میگی چی بخوریم

-گفتم شاید بخوای نظری بدی

-فاطمه جون تو که می دونی من چه غذایی دوس دارم چرا می پرسی

-حالا پاشو بریم بخوریم زرشک پلو با...

-غصه


romangram.com | @romangram_com