#شروعم_کن_تو_میتونی_پارت_11

پرستاری که اومده بود بهش سربزنه بالای سرش اومد ودستش رو روی پیشونیش گذاشت

-حالت چطوره خانومی؟

-میشه یه ذره آب بهم بدین

-یکم دیگه صبر کنی سرم تموم میشه ومی تونی آب بخوری

-سُرم!

-آره عزیزم فشارت افتاده بود چیزیت نیست نگران نباش

-یادمه سوار تاکسی شده بودم ؛کجا رفت؟

-نترس پولش رو من دادم تو بعد حساب کن

-ممنون

-اینجا غریبی که یه تاکسی تورو آورده بیمارستان

-آره ،دانشجو هستم

-واقعا! رشته ای؟

-داروسازی

-به به خانوم دکتر،شما که دکترین چرا این طوری شدی،راننده تاکسی می گفت حالت خیلی بد بود!

-فقط یه مزاحم خیابونی بود مشکلی نیست ؛چون اینجا غریبم ترسیدم

-نترس عزیزم کم کم به شهر ما عادت می کنی؛حالا استراحت کن یه ساعت دیگه مرخصی

چشماش رو بست ؛


romangram.com | @romangram_com