#ستاره_ام_بمان_پاییزان_پارت_120
صدای دکتر در گوشش طنین خوشایندی نداشت.
" متاسفم آقای مولوی."
سهند با وحشت و صدایی که احساس می کرد از آن خودش نیست گفت:" منظورتون چیه اقای دکتر؟"
دکتر از روی صندلیش بلند شد و به قدم زدن پرداخت." من از سالها پیش با خانواده افشار رفت و آمد خانوادگی دارم. همیشه ارادت و احترام خاصی برای کاوه مرحوم قائل بودم و همچنین برای همسر ایشان. وقتی خانم افشار برای معاینه نزد من آمدند، اول به ناراحتی قلبشان اشاره کردند و در طول معاینه اشاره مختصری هم به درد معده شان کردند و گفتند مدت زمانی است که با درد ان کجدار و مریز رفتار می کنم. وقتی علائم درد را ذکر کردند من مشکوک به بیماری ..."
دکتر مکثی کرد و ادامه داد:" متاسفانه جواب آزمایشات نظر من را تایید کرده، خواهر شما خیلی صبور است."
سهند با بی تابی پرسید:" خواهش می کنم بگید بیماری خواهرم چیه اقای دکتر."
دکتر باز روی صندلی نشست و چشم به آزمایشها دوخت.
"متاسفانه قلب خواهرتان دچارنارسایی شده. به نظر می رسه نیازی به عمل نباشه و با مصرف دارو و استراحت بتونیم بیماری رو کنترل کنیم. فقط باید از هیجان و اضطراب بپرهیزند."
سهند نفس آسوده ای کشید. برق شادی در چشمهایش درخشید." خدا رو شکر، خدا رو شکر، خیلی نگران بودم. به شما قول میدم نذارم برای خوردن یک لیوان آب از جا بلند بشه. استراحت مطلق..."
دکتر با دلسوزی نظری به او انداخت و گفت:" موضوع فقط همین نیست. خدمتتان عرض کردم در حین معاینه خواهرتان اشاره ای به دردهای طاقت فرسا در ناحیه معده شان کردند. من هم آزمایش کاملی در این خصوص برایشان نوشتم. البته می دانید تخصص من در زمینه قلب و عروق است نه دستگاه گوارش. ولی می توانم بعضی از بیماریها را تشخیص بدم. متاسفانه خواهر شما به سرطان معده دچار شده و با توجه به عکسها سطح معده او پوشیده از غذذ سرطانیست. بیماری باید در مرحله پیشرفته ای باشه."
دکتر با تاسف به سهند نگاه کرد که چشمهایش از تعجب و وحشت بیرون زده بود.
گفت:"همانطور که خدمتتان عرض کردم تخصص من در این زمینه نیست. توصیه می کنم برای اطمینان بیشتر آزمایشها را تکرار کنید. من هم با یکی از همکاران متخصص و باتجربه ام تماس می گیرم تا مراحل درمان ایشان را پیگیری کنند."
ضربه چنان شدید بود که سهند نیم خیز ماند و چشم به دهان دکتر دوخته بود. معنی کلمه ها را درک نمی کرد، فقط آنها را می شنید. یک جمله در سرش می چرخید و در گوشهایش زنگ آزاردهنده ای میزد. سمانه سرطان داره.
romangram.com | @romangram_com