#سکانس_عاشقانه_پارت_39
_ ببین تو منو میشناسی وقتی عصبی میشم دهنم باز میشه نمیدونم چی میگم نمیدونم طرفم کیه فقط میگم ، از نقطه ضعفاي که تو سرمه استفاده میکنم تا طرف مقابلم رو له کنم..
گوشیش رو زیر چونه ام گذاشت و سرم رو به طرف خودش چرخوند و ادامه داد:
_ وقتی میگم عشق در یک نگاه بحث این چند روز نیست ، ده سال پیشه ...
صفحه گوشیش رو روي لبام کشید :
_ اولین کسی که بوسیدمش ، عاشقش شدم .... بعد از اون روز هر گل فروشی میدیدم یقه اش و میگرفتم که فلانی رو میشناسی ، اسم لعنتیتم بلد نبودم که آدرس قد و قیافه میدادم ..روز اولی که اینجا دیدمت شناختمت ، اما همه سعیمو کردم خودمو بزنم به نفهمی ...
قلبم تند تند میزد و از هیجان سرخ شده بودم ، چرخیدم فاصله بگیرم که بازوم رو گرفت و عقب کشیدم ، به صورت قرمز شده ام خیره نگاه کرد و گفت:
_ ابراز علاقه نکردم که تهش بري لب پنجره به آسمون نگاه کنی .
صورتشو نزدیک تر آورد و با صداي آرومی گفت:
_ میخوام ببوسمت ولی جراتشو ندارم ، الان فقط میخوام بغلت کنم آنقدر که این ده سال دلتنگی رو از دلم دربیاره
..
دستشو دور کمرم حلقه کرد و محکم به خودش چسبوندم و..
دستاي یخ زده ام روي سینه اش بود و با اندکی زور سعی داشتم اداي دختراي باحیا رو دربیارم و خودمو از بغلش بیرون بکشم ..اگه روم میشد همینجا انقد بوسش میکردم خفه شه حیف که نمیخوام خودمو سبک کنم..
دستمو زیر سرش بردم و سعی داشتم سرشو از روي شونه ام جدا کنم:
_ شونه ام درد گرفت..
romangram.com | @romangram_com