#سفید_برفی_پارت_4
- گلیا مطمئنی که می خوای این دوستم بیاد خواستگاریت؟ گلیا من جلوی این ها آبرو دارما!
- تو نگران آبروت نباش، من مطمئن مطمئنم.
- خیلی پسر گلیه، من که عاشقشم، فقط...
- فقط چی؟
- یه مشکلی هست.
- خب بگو دیگه!
- راستش، راستش این دوستم قبلا یک بار ازدواج کرده!
یه دفعه کپ کردم! یعنی، یعنی یه مرد مطلقه خواستگار من بود؟
به خودم توپیدم:
«مطلقه است که مطلقه است، به تو چه؟ تو به گذشته اش چه کار داری؟»
پس با اطمینان گفتم:
- مهم نیست.
خشایار با تعجب نگاه کرد و برای این که بحث رو عوض کنم گفتم:
- چند سالشه؟
- دو سال از من بزرگ تره.
- یعنی سی و دو سالشه دیگه؟
- آره.
- اسمش چیه؟
- توهان.
با تعجب به خشایار نگاه کردم و پرسیدم:
- معنی اسمش چیه؟
- نمی دونم!
داشتم به اسمش فکر می کردم، چه اسم باحالی داشت.
romangram.com | @romangram_com