#سنگ_هم_خواهد_شکست_پارت_44
نیش دنیا شل شد : بابا جون دانیال بهانشه وگرنه اگه فروزانم کمکش کنه با کله قبول می کنه
دانیال دندان قروچه ای کرد: دنیا جان شما بهتره غذاتو بخوری انگار از قحطی اومدی
عاطفه سرش را تکان داد :خوبه حالا فقط دوتایید اینقدر یکي به دو می کنید
_مامان همش تقصیر این دانیاله منو اذیت می کنه مثلا هشت سال از من بزرگتره
دانیال ابرویی بالا انداخت: خب من مراعات سنتو می کنم می گم تو سن بلوغی عقل نداری
دنیا جیغ زد: مامان به این یه چیزی بگو ها
دانیال بلافاصله از پشت میز بلند شد دستش را بالا گرفت
باشه بابا اصلا من رفتم
پشت میز کامپیوتر نشست صدای پیام تلفن همراهش آمد اسم فروزان بود
_سلام دانیال این پرونده رو قبول می کنی؟
romangram.com | @romangram_com