#سنگ_هم_خواهد_شکست_پارت_17
یکی نی بش بگه آخه ایرج تیپ مردم به توچه ربطی داره؟مهری گفت:آقامیتونم برم؟ایرج درحالیکه موبایلشوازتوجیبش درمیاوردگفت:برو.
شماره ی کسی روگرفت.بعدازچندثانیه گفت:الوفرهاد.
.......................
نه همون جانگهش دارید
...................
اگه بازم چیزی نگفت تاچندروزآینده بیارش اینجاخودم به حرفش میارم.
....................
گوشی روقطع کرد.حس فضولیم بدجوری گل کرده بودولی جرات نکردم چیزی ازش بپرسم.یعنی کیومیخواست به حرف بیاره؟
شادی واردسالن شد:ببخشیدایرج خان شام آمادست.
ایرج ازجاش بلندشد،به سمت سالن غذاخوری میرفت:بیاتارا.
امشب بدجوری مشکوک میزد.به میزنگاه کردم مشروب دست نخورده روی میزبود.آرادودیدم که ازپله هاپایین میاد.دمپایی انگشتی مشکی پاش بود،لباسشم سرتاپا مشکی بود،چقدرلباس مشکی بهش میومدانگارباجذبه ترش میکرد.موهای مشکیشویه طرفه توی صورتش ریخته بوداَ کثافط خیلی خوشگل شده بود.
romangram.com | @romangram_com