#سنگ_هم_خواهد_شکست_پارت_111


کن،یه لیوان شربتم برای من بیار.

باخشم نگام کرد.منم خیلی ریلکس رو مبل دونفره کنار فرهاد نشستم به

هیکل سایه نگاه کردم تیشرت سفیدی همراه شلوار جین آبی نفتی

پوشیده بود موهاشوبالا بسته بود لاک سفیدیم. به دست وپاش زده

بود.اَه چه آرایش غلیظیم کرده.فرهاد به سایه نگاه میکرد اخماش تو هم

بود سایه به سمت آشپزخونه رفت.فرهاد گفت:اَه اَه دختره ی بی مزه ی
نچسب.

romangram.com | @romangram_com