#سنگ_هم_خواهد_شکست_پارت_10
یهو داد زد:وقتی بلد نیستی سوار نشو ماشینمو داغون کردی
یه نگاه گذرا به ماشینش انداختم شیشه اش خورد شده بود قسمت جلوی درش داخل رفته بود همچین می گن ماشینم حالا انگار فراری زیر پاشه کلاهمو از سرم برداشتم
_ببخشید به ماشین شیش میلیاردیت خط انداختم
پسره دندوناشو روی هم فشرد :هرچی باشه پولش از موتور قراضه ی تو بیشتره
دستشو به پاش گرفته بود پوزخندی زدم :کل هیکل و ماشینت روی هم اندازه ی یه لاستیک موتور من نمی ارزه
دستشو به پاش گرفت.سعی می کرد بلند شه دوباره به طرفم برگشت بهم اخمی کرد
_تو اصلا به چه حقی موتور سواری می کنی می خوای بگم بیان جمت کنن؟
پوفی کردم :مثلا چه غلطی می خوای بکنی؟
دستاشو مشت کرده بود سر پا ایستاد:حرف دهنتو بفهم
یه نگاه به سرتاپاش انداختم آب دهنمو قورت دادم با عصبانیت قدمی به جلو برداشت فکر کنم می خواست به پلیسا لوم بده دست و پامو گم کرده بودم خدا لعنتت کنه تارا داد زدم
_هی وایسا
مثل فنر از جام پریدم موتور فردین بدبخت آش و لاش رو زمین افتاده بود چراغش شکسته بود نزدیکش رفتم
_حالا که چیزی نشده!!!!
romangram.com | @romangram_com