#سنگ_قلب_مغرور_پارت_13

ـا لهی خبرتو برام بیارن دختره ی چشم سفید. کدوم قبرستونی بودی ؟ کصافط از دیروزه به هر کسی که عقلم میرسید زنگ زدم امروز میخواستم برم کلانتری . الوووو مهرا؟

ـ اوف بابا نفس بگیر کبود شدی جیگر.

ـ زهرمارو جیگر .درد جیگر . بنال ببینم کجایی؟

ـ خیلی خوب. ببین الان درست حسابی نمیتونم باهات صحبت کنم فقط بدون که بابا حاجیم پریروز فوت شده منم مجبور شدم خودموبرسونم.

ـ چـــــــی؟ وای عزیزم تسلیت میگم ایشالله غم آخرت باشه گلم. الان خوبی ؟

ـآره نگران من نباش. فقط بیبین من اینجا گوشیم زیاد دستم نیس. اگه جواب ندادم نگرانم

نشو.

ـ باشه فقط .... ام.......... هیچی .برو .خدافظ

ـ باشه.به عزیز سلام برسون .خدافظ.

هی ...... خدایا الانم میگم شکرت. ولی تنهاتر از اینی که هستم تنهاترم نکن.

ـ مهرا جان .کجایی؟ بیا خاله حنانه ات با بابابذرگت اومدن ببیننت.

با صدای عمه ناهید به خوذم اومدم و از اتاق امدم بیرون.

********


romangram.com | @romangram_com