#سفر_به_دیار_عشق_پارت_85
ماندانا: برو بابا اونقدر از مغزت استفاده نکردی دیگه گل و خل رو هم نمیتونی از همدیگه تشخیص بدی؟
با حرص میگم: مانی اگه زنگ زدی چرت و پرت بگی قطع کنم باید برای مهمونی آماده شم؟
ماندانا: چـــــــــــــــی؟
-چته دیوونه
ماندانا با خوشحالی میگه: بالاخره از خونه نشینی دست برداشتی... ایول دارم بهت امیدوار میشم
لبخند غمگینی رو لبم میشینه و میگم: دلت خوشه ها... اگه میدونستی دارم کجا میرم دست و پامو میبستی و میگفتی حق نداری پاتو از خونه بیرون بذاری؟
ماندانا با نگرانی میگه: ترنم مگه قر..........
یهو صدای امیر میاد
امیر: مانی داری با کی حرف میزنی؟
ماندانا: ترنم یه لحظه گوشی
ترنم: راحت باش
ماندانا: با ترنم
romangram.com | @romangram_com