#سفر_به_دیار_عشق_پارت_84
بعد با غرغر میگه: دختره ی بی ادبه بی خاصیته بی تربیت
ریز ریز میخندم
ماندانا: آره بخند... حالا بخند وقتی اومدم چنان حسابی ازت برسم
یهو لحنش جدی میشه و میگه: راستی ترنم؟
از این تغییر لحن ناگهانیش میگم: چیه؟
با غصه میگه: خیلی نگرانم
ته دلم خالی میشه و با ترس میگم: مگه چی شده؟
آه از ته دلی میکشه و میگه: فعلا که هیچی ولی نگرانم در آینده این هوا رو سهمیه بندی کنندو ازمون پول بگیرن... بعد اگه من و امیر و این نی نی مون گشنه موندیم چیکار کنیم؟
با داد میگم: مانی به خدا خیلی خیلی خیلی خیلی.........
اصلا نمیدونم چی بگم... تو ادامه ی جملم میمونم
که ماندانا خودش ادامه میده و میگه: خودم میدونم... لازم نکرده مغز فسیل شدتو به کار بندازی... بنده خیلی خیلی گلم
با داد میگم: خلی
romangram.com | @romangram_com