#سفر_به_دیار_عشق_پارت_166

-باشه گلم... حتما میام

مهربان با عصبانیت میگه: وای ترنم بیچاره شدم؟

با ترس میگم: مهربان چی شده؟

مهربان با ناراحتی میگه: خیرسرم تو شرکت هستم بعد دارم با تلفن شرکت با تو حرف میزنم

خندم میگیره

مهربان با حرص میگه: کجای حرفم خنده داره؟

با خنده میگم: تو یه جور گفتی من فکر کردم چی شده

مهربان: آقای رمضانی از همون اول بهم گفت نباید تلفن شرکت رو بیخودی اشغال کنم

میدونم راست میگه.... آقای رمضانی رو این مسائل خیلی سخت گیره

با مهربونی میگم: شرمنده گلم... تقصیر من بود

مهربان: این حرفا چیه... فقط باید زودتر قطع کنم... فعلا کاری نداری؟

-نه خانمی... مواظب خودت باش


romangram.com | @romangram_com