#رز_خونی_پارت_58


گفت : اتفاقا اون ور آب یه خانوم خوشگل خوش هیکل خوش پوش خوش دوخت و کلا یه پارچه خانوم گیر آوردم .

گفتم : چه بهتر برو بگیرش همونو .

گفت : کو پوووووووول ؟!

دوباره زد زیر گریه .

گفتم : داراب تو که ماشالا پولت از پارو میره بالا .

گفت : دروغ میگی .

گفتم : داراب بگو خانومه نی دیه .

گفت : نه هس ... منتهی پول نی . بابا خانوم محترم خواهر گرامی به نظرت اون بابای عطیقه ما میاد همچین مجلسی که برای مادر شما میگیرن رو بگیره ؟ نه تو رو خدا بگو ؟ این تن بمیره راستشو بگو !

گفتم : خوبه خوبه . اقا خسرو مگه چشه ؟

یک هو صداشو زنونه کرد و گفت : بگو چش نی . از صبح تا شب که تو اشپزخونه اس داره نیمرو به خورد ما میده بعدشم که به خوردمون داد با بیگاری کشیدن از من از دماغم میزنه بیرون هر انچه که خوردم . تازه میاد کلی غر به جون من میزنه و میگه : زن چرا لباست اینجوریه ؟ چرا دامنت گل گلیه ؟ چرا النگوهات کجه ؟ چرا در دیزی بازه ؟ چرا مرغه خوند صبح ؟ چرا این بچه ات کجه ؟ چرا نیمرو هام بدمزه میشه ؟ و کلی دیه که ما زنای بدبخت فقط باید سکوت کنیم و بگیم چشم چشم اقا چشم اقای خونه . تو رو جون مادرت .. تو رو جون اون بچه ی کجمون اینقدر غر نزن به جون من اقا اما کو گوش شنوا ؟ دیگه نمیدونم چیکار کنم با این آق خسرو .... شده بلای جونم ... اصلا پس فردا میرم طلاق میگیرم تا چشش در اد ... تمام مهریه امم میزارم اجرا که حالش جا بیاد . نمیدونم شوهر مگه قط بود رو کره زمین ک این نصیب ما شد ؟ خب عزیزم تو نتیجه میگیری که چی ؟

من که از شدت خنده روده بر شده بودم با تپه تپه گفتم : که چی ؟

گفت : که صبحا نیمرو نخوری .

گفتم : ای داراب بمیری . این همه منو خندوندی این همه گفتی اخر سرم همین ؟

گفت : مگه عیبی داره ؟ بیا خوبی کن . اینه جواب خوبی ؟ اره اینه ؟ من میرم خودمو میندازم زیر تریلی 18 چرخ ... اصلا میرم دستمو با تیغ یکسان میکنم ... اصلا میرم خودمو از بالای عمارت پرت میکنم پایین .

گفتم : بهتر برو . از شرت راحت میشیم .



گفت : حالا که اینطوریه تو رو اول میکشم بعد خودمو .

گفتم : به من چه ربطی داره اخه ؟ بیا و خوبی کن .

گفت : دور از شوخی چرا اینجا ؟ در این تاریکی ؟ در این سردی نشسته ای ؟

romangram.com | @romangram_com