#رویای_واریا_پارت_6

واریا ادامه داد :خلاصه هر طور بود مثل هر روز به طرف پارک دویدم که در آنجا هم فلاف باعث افتادن یه مرد خارجی شد و این هم به بقیه مشکلات اضافه کرد .

سارا گفت :خوب اینم یه روش تازه برای آشنایی با دیگران می شه .

حالا این آشنایی خوب بود؟واریا جواب داد :او یک فرانسوی بود .

سارا به حالت نصیحت گفت :باید حواست جمع باشد چون هیچ وقت نباید به مردهای فرانسوی اعتماد کرد .راستی مرد جذابی بود ؟

آره خیلی جذاب بود .

سارا فریاد زد وای دیگه بد تر !من به تو قول می دهم که فلاف در این ماجرا اصلا تقصیری نداشته واین مرد خودش این صحنه ها را درست کرده بود .

واریا که خنده اش گرفته بود گفت :اوه نه اصلا چنین چیزی نیست من به تو قول می دم .حالا دیگه هرچه بود گذشت و من دیگه او را نمی بینم .

سارا گفت :اینقدر مطمئن نباش ،این فرانسویها روش های مخصوصی دارند (به این فرانسویها عجب شهرت خوبی هم دارنا)

واریا با لبخند ادامه داد:سارا چقدر مزخرف می گی !


romangram.com | @romangram_com