#رخصت_پارت_35
_پولش که یوخده خودش پس انداز داشت یوخده هم گزاشتم روش خریدمش
_تومگه بیکار نیستی از کجا اوردی
_ای بابا اقاجون المپیاد کلیده مگه
گوشی رو پرت کرد کنارم چند تیکه شد
دلمم چند تیکه شد
شکست عین گوشی
_مال حروم تو این خونه پانزده
ورفت ودر وبست
زیرلب بااون بغض پرریشه گفتم تف تو مردنگیت اقاجون
تف به تو هم صنفات تف تو غیرت خرکیتون
گوشی روجمع کردم وروقلبم گذاشتم تا بشه مرحم ولی نشد بیشتر اتیش زد دل خستمو
همیشه به اینجا که میرسید بغض میکردم
اما گریه نه داشتم جون میکندم واسه یه قطره اشک که بریزم اما نمیزاشتم
هنوز کارد به استخونم نرسیده
نمیخام بد بختی وضعیفی جلوچشمام دو دو بزنه
وای به روزی که گریه کنم
وای به روزی که قطره اشکم چیکه کنه وببینمش اونموقع ماهوری میشم چهل ستون چهل پنجره توبدیّت
طوقی من اومد کنارم تو دستم گرفتمش وزیرلب زمزمه کردم
کفتر جلد خونمون
کفترخوب ومهربون
کفتر خوب وباوفا
شاه همه پرنده ها
وقتی میری تو اسمون
نقطه میشی تو هوا
نگات به دستای منه
دلت کجا تنت کجا
معلم عزیز من گفته یه انشابنویس
ازگل های روی زمین
تا دل ابرابنویس
چی بنویسم طوقی جون
romangram.com | @romangram_com