#رخصت_پارت_32


از تو داشبورت یه پاکت گرفت طرفم وگفت

اینم پسره داد ..

_به من چه مگه من رفتم

_منم به خاطرتو رفتم از روش فقط صدتومن برداشتم که پول تعمیرگاه و بدم

چرانگاه میکنی بگیرش دستم خسته شد

لرزون گرفتمش وگفتم دمت گرمه رفیق

_نه بابا این چه حرفیه

وسر کوچمون نگه داشت

_نمیای تو ؟

_نه داش کلی کار دارم خونه

_تعارف میکنی؟

_نه جون تو فعلا

_به سلامت

وبعد از زدن یه بوق رفت به سمت خونه راه افتادم شاید بااین پول بشه شهریه مو داد شاید بشه کرایه اکرم خانومو داد شاید بشع بابا رو خوابوندکمپ شاید بشع واسع میلاد گوشی خرید

همینه باس اول پای قولی که به داداشم دادم واستم

بایه تیکه سنگ کوچیک زدم به شیشمون ومامان پنجره رو بازکرد

من:سام علیک

مامان :سلام دخترم مگه کلید نداری؟

_میلاد خونس

_اره کارش داری؟

_اوهوم بهش بگو سیم ثانیه دیگه دم در حاظر باشه بریم یه جایی

_بیا بالا یه چایی بخور

_نمیخام مادر من بگو حاظرشه زودتر بیاد

_باشه

در پنجره رو بست و رفت داخل

پووووف ننه منم کلید میکنه ها مگه بیست سوالیه اخه

جلوی در وایسادم تا میلاد حاضر بشه که در بازشد ورضا تو قاب در پدیدارشد

نگاهی انداخت ومنم اصلا نگفتم تو ادمی

_علیک سلام


romangram.com | @romangram_com