#رخ_دیوانه_پارت_54


وقتی وارد خانه میشم با خانه خالی از خانم حسینی واقای بشری مواجه میشم ،یعنی چی؟

البته حامد گفت بود نیستن فکر کردم شوخی هرچند به مامان ناتاشا و بابا سهیلم گفت بودم حامد گفت نیستن

بیا تو ریحان

سلام فکر نمیکردم راست بگی خاله نباشه !

چی میترسی؟ نه ترس ندارم ادم که از یک مردادی نمیترسه

اوه بابا فروردینی بعله پس چی

بشین ریحان .

شروع میکنه به درس دادن وسط درس دادن میگه سیگار بکشم اشکال نداره و من چقدر بدم میاد از بوی این سیگار خارجی

نه مشکلی نداره راحت باش

مامان میگفت حساسیت داری، مشکل تنفسی داری؟

خوب اره ،ادامه درس نمیگی استاد؟

راستی خاله کجا رفت؟


romangram.com | @romangram_com