#رخ_دیوانه_پارت_48
ببین سورن این اخرین بار که ما هم دیگه میبینم اگر احساسی به من داری یا نداره مهم نیست برام کسی توی زندگی من نباید بیاد قاعده زندگی من این .
اما ریحان !
اما چی سورن عمری به چشم دوست دیدمت اما تو این قدر چشم سفید بودی که حرمت شکستی بیخیال من باش سورن
بهترین فرد برای تو مونا این فقط پیشنهاد بود .
هه چی میگی دختر جون یا تو یا هیچ کس.
اونش به من ربط نداره اقا پسر
از در خانه بیرون میرم آژانش امد دیگه میدونم الان کیا کله من میکنه اخ گوشم خاموش کرده بودم
سوار اژانس میشم کجا تشریف میبرید
مرداویج تا وارد خانه مادر شقایق میشم
کیا با عصبانیت میاد طرفم دستش میبره بالا تا بزن تو صورتم میبینم که عصبانی حق داره اما برعکس بهش
میگم:دستت بهم بخوره کیا بدترش جواب میدم دستش پایین میاد نه بخاطر تهدیدم بخاطر گستاخی من
ریحان میفهمی چیکار کردی؟
romangram.com | @romangram_com