رمان رخ دیوانه

#رخ_دیوانه_پارت_46


هیس چت دختر شنیده بودم وحشی تر شدی ندیده بودم

هان این ک سورن دستم ول کن ع*و*ض*ی

کاریت ندارم

امدم برم صدام زد ریحان نرو

به تو هیچ ربطی نداره کجا میرم دور بر من نباش وگرنه سرو کارت با اون دنیا

اخ ل*ع*ن*ت*ی من دوست دارم میفهمی

این الان چی گفت ؟گفت منو دوست داره به ناموس صمیمی ترین دوستش

چند دقیقه بعد صدای سیلی من روی صورتش و چشمای خشمیگن کیا ضربات محکمش و صورت پر خون سورن و من نمیدونم اشتباه من بود یا کسرا یا هر دو ما که الان دوستش بهم بگه دوستت دارم

کیا داشت مراسم عقدش بهم میریخت کت کیا گرفتم کیا ولش کن جان شقایق ولش کن برو الان عاقد میاد انگار با قسم جان شقایق اروم شد و رفت پیش شقایق

کمک سورن میکنم بلند بشه کسی نبود ازش کمک بگیرم پس خودم کمک کردم از در پشتی بردمش بیرون

حوصله درمانگاه نداشتم

به سورن گفتم ریموت ماشینت بده سورن باتعجب نگاهم کرد !


romangram.com | @romangram_com