#رخ_دیوانه_پارت_12
سلام ریحان جان باغ رضوان .
باغ رضوان برای چی بابا؟
ریحان حول نکنیا
باباجون امروز صبح فوت کردو من هیچ چیز دیگه نفهمیدم
بهوش که امدم خیلی بی تابی میکردم و خداشکر میکنم هنوز کسرا پیشم بود
دو روز به مراسم هفت مانده بود بخاطر مشکلاتی بجای روز هفتم روز نهم مراسم هفت قرار بود بگیریم
کسرا کار داشت باید میرفت اهواز میخواست نره اما اصرار من مجابش کرد بره
با کلی نصیحت و دل داری رفت عاشق این اخلاق نگرانش بودم و این که فقط برای من بود این نگرانی خیلی خوب بود قول داد برگرده تا دو روز دیگه برای مراسم پیشم باشه
البته میشنیدم حرف وحدیث هایی که پشت سر من وکسرا توی مراسم ها میگفتن
الهی دلم برای بابا جونم میسوزه که بجای دعا براش دارن غیبت میکنن
کسرا رفت توی این دو روز در ارتباط بودیم تا دو ساعت قبل پروازش نمیدونستم چرا دلشوره داشتم گیج بودم حالم خوب نبود کسرا دیر کرده بود نه زنگ نه پیام هیچ وقت من بیخبر نمیذاشت تا اون زنگ نحس و خبر تصادف ومرگ کسرا
به خودم میام باید میرفتم همین حالا ورگنه زنده بودنم تضمین نمیکردم
romangram.com | @romangram_com