#ریما_پارت_70


من نمیتونم باور کنم/تموم اشتباهاتی رو که/توی مدت خیلی زیاد اتفاق افتادن

wish there was a way/i could deleteem

ای کاش راهی بود که/میشد اون اشتباهات رو پاک کرد!

eh,eh,eh,eh,uh.uh.uh.uh,eh,eh,eh,eh,uh,uh,uh

(کسایی که این آهنگ رو نشنیدن حتما گوش کنن!)

*****************************************

آهنگ با حرکت آخرمون تموم شد.رایان رو زمین افتاده بود و منم رو سینش نشته بودم!هر دومون نفس نفس میزدیم.خیره تو چشماش لبخند زدم.

ریما:فکر نمیکردم بتونی انقدر قشنگ با این آهنگ برقصی!

یه لبخند عمیق زد و گفت:کوچیک شماییم!

تازه فشار دستاش رو روی رونام حس کردم!خاک برسرممممم!من اینجوری لخت و پتی نشستم رو سینه ی این؟سریع از رو سینش بلند شدم که اول با تعجب نگام کرد بعد سریع بلند شد.

رایان:رقصیدن رو دوست دارم!نگرانی هامو ازم دور میکنه!

با لبخند گفتم:چه جالب منم....

حرفم تو دهنم ماسید.نگاهم رو بالا تنه ی خیس رایان که برق میزد ثابت موند!این کی انقدر خوش هیکل شد؟نگامو به زور از رو قفسه سینه ی جذابش گرفتم و دوختم تو چشماش.

با یه لبخند موذی نگام میکرد!

نیشمو باز کردم و سریع گفتم:چی ساختی!دمت گرم!من برم حموم!

اینو گفتم و سریع رفتم سمت حموم.حالا خوبه تو سالن رقص و باشگاه ها حموم درست کرده بودم!به درد میخوره!زیر دوش بودم که تصویر هیکل بی نقص رایان اومد جلوی چشمم!سریع سرم رو تکون دادم تا این افکار پلید و شیطانی ازم دور شه!بسم الله..دور باشد!

romangram.com | @romangram_com