#رج_زدن_های_زندگی_پارت_9

-ماندني صبر داشته باش ...يه روزي بزرگ ميشم وانتقامتو ازش ميگيرم ..

نگاه خيرم رو برميگردونم روي تمام شيشه هاي رنگيِ ريزريز تو ديوار ...

-اره بزرگ شو توحيد ...شايد اون موقع بتوني انتقامم رو ازش بگيري ...البته اگه تا اون موقع بزاره زنده بمونم ...

-ماندني ...

نگاهم هنوز گير اون همه رنگِ ...خوبي چشمها اينه که ميتونن ببينن ولي درد رو احساس نميکنن ..

راستي يه سوال ديگه ...

پس چرا وقتي جاي ديگه ات درد ميگيره ...اولين جايي که به صدا در مياد چشمهان ؟..چرا ميبارن ؟...چرا اول از همه اشک توي نگات حلقه ميبنده؟ ...

اخ اشتباه شد ...چشمها خوب نيستن ..نگاه خوب نيست ..چون ميباره ..چون اولين جايي که با درد همراه ميشه نگاه خيس چشمهاست ...

-ماندني سر چي کتک خوردي ؟

ياد ديشب افتادم ..

-بهش گفتم ازش متنفرم ..

نگاه خيره ام رو از اون همه رنگ گرفتم ..زل زدم تو چشمهاي توحيد ...


romangram.com | @romangram_com