#پرنسس_بی_احساس_من_پارت_86

باز به آییناز نگاه کردم قرمز شده بود حرص میخوردا
با یسرا رفتیم نشستیم سرجامون
بهش نگاه کردم هنوز تو شک بود خم شدمو در گوشش گفتم
_اگه ناراحت شدی معذرت میخوام ولی مجبور بودم باید تیر خلاص و میزدم تا آ ییناز باورش شه
سرشو بلند کردو نگاهم کرد
سرشو به علامت منفی تکون داد و نوشت
یسرا:نه ناراحت نشدم بیخیالش
_اها خوبه
رومو ازش گرفتم و به سامیار و جسیکا نگاه کردم که داشتن به جایگاهشون برمیگشتن

صحنه قشنگی بود یه لحظه خودمو تو لباس دامادی دیدم حالا بادیدن عروس فکم چسبید به زمین
داماد من بودم عروس هم خانوم کوچولو بود
یاد اون لحظه افتادم که لباشو می بوسیدم عجب چیزی بودا
وای من چرا همچین شدم اخه
بهتره یکم ازش فاصله بگیرم اینجوری بهتره
جشن تموم شده بود و همه داشتن میرفتن با یسرا رفتیم سمت سامیار و جسیکا براشون ارزوی خوش بختی کردیمو رفتیم سوار ماشین شدیم
توی راه برعکس اومدنمون که یه اهنگ خارجی و بیس دار گذاشته بودم
الان یه اهنگ بی کلام گذاشته بودم هس خوبی به این اهنگ داشتم
یسراهم خیلی دوستش داشت میگفت به ادم ارامش میده
بیشتر مواقع این اهنگ رو گوش میداد
جدا از اهنگای دیس لاوی که گوش میداد اینم خیلی دوست داشت همینطور اهنگای امو باندم خیلی دوست داشت
منم بیشتر اهنگای عربی گوش میدادم
خیلی قشنگ بودن به نظرم البته گوش میدادم الان دیگه زندگیم بسته به اهنگای دیسلاوِ
بیشتریاش حرف دل ادمو میزنه البته حرف دل ادمای شکست خورده رو میزنه من فقط گمش کرده بودم دست بردم سمت فلش و از ضبط جداش کردم و فلش اهنگای دیسلاوم و گذاشتم
و میگشتم دمبال یه اهنگ خوب
اهنگ بانو از مهراب رو گذاشتم قشنگ بود

یه تیکه از اهنگ
(ولت کرد؟ اره رفت
دوستش داشتی میدونم
باهم خوب بودین که اینم میدونم
چرا ترکت کرد خیلی فرق داشتیم باهم
تو که عاشقش بودی دقیقا فرقمون همین بود
ازش چیزی داری تو حافظم نه اما یه یادگاری یه صدا یه قول یه حرف
اینجا یه دختره میگفت
عشقم تو که میدونی من اندازه تموم دنیا دوست دارم
منکه هیچ وقت تورو ترک نمیکنم که
هیچ کس جاتو تو قلب من نمیگیره که

romangram.com | @romangram_com