#پرنسس_بی_احساس_من_پارت_28

از وقتی رفتی تو خونه دل منه ک میگیره بهونه
سر به سر دلم نزار ک بی تو دیگه شده دیوونه
تورو دوست دارم میخوام ک بزارم
به پای تو هرچی ک دارم
سر روی شونت میزارم برای چشای تو من بی قرارم
........

اهنگ ک تموم شد بهش نگاه کردم به خواب رفته بود چقد تو خواب ارام بود و معصوم
نمیدونم چه بلایی سر این دختر اومده ک اینطوری رفتارش عوض شده اصلا چرا فرزاد به اون میگه وحشتناک اونکه نازه
به اتاقش خیره شدم با تمام اتاقای اینجا فرق داشت
این دختر واسه عمو خیلی مهم بود
دیواری اتاقش به رنگ صورتی یه تخت یه نفره بزرگ صورتی کنار پنجره بود یه کمد صورتی ک توش خالی بود اما اون یکی کمد پر از لباسای رنگارونگ قشنگ بود یه میز تحریرو یک چراغ مطالعه هم بود

به طرف میز رفتم روش یه دفتر ویه مداد سیاه بود
دفترو باز کردم
نقاشی های زیادی توش بود
اینارو کی کشیده بود خانوم کوچولو
چقد قشنگ و ظریف کار کرده بود

متنم دارن
هیچ دوست ندارم چیزی ک میببنم راست باشه
یعنی تو روحت فرزاد

شمارشو گرفتم یه صدای خواب الود جواب داد

فرزاد:yes

_کوفت

فرزاد:ها

_زهرمار پاشو بینم کارت دارم

فرزاد: فرزانه بزار بخوابم فردا بهت زنگ میزنم

_فرزانه کیه

فرزاد :یه ای تک تویی ببخشید عزیزم فک کردم فرزانه خواهرمه

romangram.com | @romangram_com