#پونه_(جلد_اول)_پارت_59
با يه اخم ساختگي بهش زل ميزنم:
_ اي بد جنس حقه باز.
بازم مي خنده و لا به لاي درختا گم ميشه .به کادوش نگاه مي کنم و آروم بازش ميکنم و وقتي شال بلند سفيدو توي دستم ميگيرم و باد بهش موج ميندازه دلم پر ميشه از شوقي که دليلشو نمي دونم.شالو سر مي کنم و چشمامو ميبندم ...
دو روزه دارم فکر ميکنم.به کيان ، به آرمين.به محبتاي پسر خاله م و به حرفا و نامه اي که آرمين برام نوشته بود .و به اينکه گفته بود حالش بده و من هنوز معنيشو نفهميدم.دو روزه دارم فکر مي کنم چه جوابي به کيان بدم.گفته بود هر جوابي مي خوام بدم قبلش خودشو خبر کنم.اما هنوز به هيچ نتيجه اي نرسيدم.
مدام فکر مي کنم.خيال ميکنم.سعي مي کنم منطقي باشم و درست فکر کنم ولي نمي دونم چرا همين که ميام تصميم بگيرم و کيانو به عنوان شوهر آينده م قبول کنم، يهو سر و کله ي آرمين توي ذهنم پيدا ميشه و همه چيزو خراب مي کنه.چرا بايد يه نامه اينطور باعث عذابم بشه!از دست خودم و کارام عصبانيم.مي دونم همه منتظرن جواب بدم و نبايد خيلي منتظرشون بذارم.ولي بازم با همه ي اينا دست دست مي کنم.توي اين مدت که فرصت خواستم فکر کنم ، نگراني رو توي نگاه مامان و رد سوالو توي چشماي مادرجون ديدم.ولي همينجور بي خودي دست نگه داشتم.
سعي مي کنم تصميم بگيرم که چيکار کنم.مدام به صفحه ي گوشيم زل ميزنم و هي انگشتم ميره روي دکمه ها که اسم کيانو از ليست مخاطبا پيدا کنم و براش پيام بفرستم و خبرش کنم اما هي پشيمون ميشم و دست نگه ميدارم.امروز صبح فروشگاه نرفتم و چون بيکار بودم تو خونه موندم.مامان و مادرجونم رفتن خريد.باباجونم که طبق معمول مغازه ست.
گوشي رو نگاه مي کنم .چقدر تصميم جدي گرفتن سخته.نه سخت نيست.من دارم واسه خودم سختش مي کنم.راهش فقط گفتن يه کلمه به کيانه ، اونم بله ست که من عرضه شو ندارم.آخه مگه اين کاري داره؟! يه دونه پيامه ديگه!با اين حرفايي که تو دلم ميزنم، خودمو راضي مي کنم و بالاخره گوشيمو بر مي دارم و با دستاي لرزون شروع مي کنم به نوشتن پيام:
_ سلام پسر خاله...
اما هنوز به نصفه ي پيام نرسيده صداي زنگ در بلند ميشه.اه، حالا نه .کلافه گوشيمو زمين ميذارم .اين ديگه کيه؟مامان و مادرجون که ده دقيقه نشده رفتن بيرون!
بي حوصله بلند ميشم و ميرم بيرون و از حياط رد ميشم و درو که باز مي کنم.
ولي آقاي همتي پستچي رو که پشت در ميبينم ، با تعجب بهش خيره ميشم که با ديدن من سلام مي کنه:
romangram.com | @romangram_com