#پونه_(جلد_اول)_پارت_41
_ سلام.صبح به خير.
ميشينم و به مامان نگاه مي کنم که تند تند مي خوره و مي فهمم بازم قند خونش پايين افتاده:
_ بازم قندت افتاده؟
چاييشو سر مي کشه و سرشو تکون ميده و مادرجون رو بهش ميگه:
_ اينقدر تند نخور دختر.يه وقت ميپره تو گلوت.
و رو به من مي پرسه:
_ چايي برات بريزم مادر؟
جواب ميدم:
_ ممنون مادرجون.خودم ميريزم.
و مي پرسم:
_ باباجون رفته مغازه؟
romangram.com | @romangram_com