#پونه_(جلد_اول)_پارت_174
جوابمو که ميده از پله ها بالا ميره.
اون که ميره همه جا ساکت ميشه و آرمين تو سکوت چاييشو مي خوره .اجازه ميدم تمومش کنه و همين که فنجونشو روي ميز ميذاره مي پرسم:
_ ساکتي؟
سرشو بالا مياره و جواب ميده:
_ از اين مي ترسم حرف بزنم و تو بازم ناراحت بشي.
چيزي نميگم و اين بار اون ازم مي پرسه:
_ از رفتار ديروزم ناراحت شدي؟
_ آره،ولي الان نمي خوام در اون مورد حرف بزنم.
با تعجب مي پرسه:
_ پس...
romangram.com | @romangram_com