#پل_های_شکسته_پارت_93
-اینها می خوان مجتمع تجاری بزنن. تو می خوای شریک بشی؟
لبامو جلو دادم و گفتم:
-نمی دونم چرا فکر می کردم مسکونیه!
-فربد می گفت اگر دوست دارین می تونه به جای پول با دو واحد مسکونی از یکی از آپارتمان های رو به اتمامش طاق بزنه. اگر نظر منو می پرسی من می گم بریم خونه هاشو ببینیم.
انگشتم رو به دندون گرفتم و گفتم:
-باشه. هر چی شما بگین.
-پس من باهاش هماهنگ می کنم. راستی. پیمان زنگ زد.
شالم رو از روی سرم برداشتم و گفتم:
-چی می گفت؟
فردا صبح امینو راهی می کنه، برادرخانومش تو آژانس کار میکنه بچه رو میاره.
لبخندی روی لبم نشست و گفتم:
-باشه دایی. ممنون.
و ازش خداحافظی کردم. لبخندی که ناشی از برگشتن امین بود اونقدر ریشه اش تو قلبم قوی بود که همه ی اتفاق های بد امشب از ذهنم برن. سریع لباس راحتی پوشیدم و بی توجه به ساعت خونه رو مرتب کردم، حالا انگار که امین بیاد به تمیزی خونه دقت می کنه!
وسایلی که برای پخت لازانیا لازم داشتم و توی خونه نبود لیست گرفتم که صبح زود برم بخرم. فردا جمعه بود و می تونستیم حسابی خوش بگذرونیم. فرامرز هم بره به درک اسفل السافلین!
***
فصل بیست و دوم:
کنار پنجره ی دایره ای شکل آشپزخونه ایستاده بودم و از طبقه ی هفتم به خیابون نگاه می کردم. صدای سوال های یکسره ی امین از داخل یکی از اتاق ها می اومد که معلوم بود مغز دایی قاسم رو به کار گرفته و صداشون توی خونه ی بدون وسایل می پیچید. فربد در حالی که لبخند روی لبش بود از اتاقی که دایی و امین اونجا بودن خارج شد و به سمت من اومد و با صدای آرومی گفت:
-ماشاله چقدر سوال می پرسه!
لبخندی روی لب نشوندم و گفتم:
-تو همه ی مسائل کنجکاوه.
سرش رو تکون داد و سوییچ ماشینش رو توی دستش چرخوند و گفت:
-خب؟ … چطوره؟
منظورش خونه بود. نگاهم رو دور تا دور چرخوندم. یه خونه ی دویست متری، با یه سالن پذیرایی بزرگ و یه خواب بزرگ بیست و چهار متری و دو خواب دوازده متری. به همراه دو سرویس بهداشتی که یکیش توی اتاق خواب بزرگ بود و یکیش هم توی راهروی نرسیده به در ورودی. از پنجره فاصله گرفتم و به سمت فربد رفتم که حالا روی سنگ اپن نیم دایره ای آشپزخونه تکیه داده بود و منتظر جواب من بود. سرم رو کج کردم و گفتم:
-من که خیلی خوشم اومده. باید ببینم دایی چی می گه.
سرش رو تکون داد و گفت:
-این رو هم در نظر بگیر که من یکی از بهترین آپارتمان هام رو نشونت دادم. اگر اینو نمی خوای می تونم تو یه منطقه ی پایین تر و البته متراژ کمتر بهت خونه نشون بدم. اگر خواستی می تونم خونه ات رو با دو تا از اون خونه ها مثلا هشتاد و پنج متری طاق بزنم. یا یکی از اون کوچیک ها بگیری و بقیه اش رو بهت پول نقد بدم.
romangram.com | @romangram_com