#پیغام_عشق_پارت_90

چیزی نگفتم، بزار همه بگن من خرخون هستم، اما من درس می خونم تا فکر و خیال نکنم، درس می خونم تا این
زندگی کوفتی زود تر طی بشه و من حسش نکنم.
گلسا : ناراحت شدی؟
- نه، به ویز ویز مگس اهمیت نمی دم
گلسا لبخند زد.
هاله : بچه ها آخر هفته مزون الیکا حراجی زده؛ میاید بریم؟
گلسا : وایی اره
فریبا : مگه میشه مزونی حراجی بزنه و من نیام!!
پریسا : تو هم میای غزال؟
- نمی دونم، حالا تا اون روز
فرشید : دخترا درباره چی حرف می زنید؟
فریبا : فضول رو بردن جهنم.
پریسا : همه زدن تو کار فضول کشی
فرشید : امید برو گیتارت رو بیار
امید : بی خیال، حوصله ندارم
گلسا : پاشو برو دیگه
پریسا : دلمون برای صدات تنگ شده
فرشید : پاشو دیگه پنچه طلا
امید آهی کشید و از سر جاش بلند شد و رفت. فریبا قد کوتاه، کمر باریک، با صورتی لاغر و چشمای قهوه ی رنگ
بود، فرشید برعکس فریبا، قد بلند توپول صورت گرد و چشمای مشکی داشت، به نظر میامد فرشید بچه تر باشه.
هاله بور بود با چشم های آبی عین این دختر روس ها، خیلی خوشگل بود. با هاله و فریبا گاهی توی دانشگاه سلام و
علیکی داشتم. امید با گیتار مشکی رنگش آمد و سر جاش نشست، چقدر گیتارش قشنگ بود. امید تک سرفه ی زد
و نفسی کشید و شروع به نواختن و خوندن کرد.
نمی دونم چی شد که این جوری شد / نمی دونم چند روزه نیستی پیشم / این رو می گم که فقط بدونی / دارم یواش
یواش دیوونه می شم / تا کی به عشق دیدن دوبارت / تو کوچه ها خسته بشم بمیرم / تا کی باید دنبال تو بگردم / از
کی باید سراغت رو بگیرم / قرار نبود چشمای من خیس بشه / قرار نبود هر چی قرار نیس بشه / قرار نبود دیدنت
آرزوم بشه / قرار نبود که این جوری تموم بشه / یادت میاد ثانیه های اخر / گفتی میرم اما میام به زودی / چشمامو
بستم نبینی اشکمو / چشمامو وا کردمو رفته بودی / قرار نبود منتظرت بمونم / قرار نبود بری و برنگردی / از اولش
کنار من نبودی / آخرشم کار خودت رو کردی / قرار نبود چشمای من خیس بشه / قرار نبود هر چی قرار نیست بشه

romangram.com | @romangram_com