#پیغام_عشق_پارت_116

گلسا : خوب بیا شایان رو ببر و معرفی کن
نفسی کشیدم
- نه، مثل اینکه تو واقعا رد دادی!!
مقداری از کیکش رو خورد
گلسا : پریسا با من قهر کرده
- با من قهره، چون من بهش درباره ی دوست پسر خیالی ام چیزی نگفتم با تو چرا قهره؟؟
گلسا : چون منم بهش چیزی نگفتم
- فردا ضایع میشم
گلسا : منم همین طور
آهی کشیدم.
- این سهند چی از جون من می خواد؟؟
گلسا : می خواد باهات دوست بشه
- اما من نمی خوام
گلسا : خوب اونم چون لجش گرفته می خواد تو رو ضایع کنه
- چه خوش شانسم من
گلسا : هنوز یه روز وقت داری
نفسی کشیدم.
- من برم آب بخورم
گلسا : برای منم بیار
سر تکون دادم، از روی مبل بلند شدم و رفتم داخل آشپزخونه؛ صدای گوشی ام بلند شد. آب خوردم و برای گلسا
هم یه لیوان آب اوردم.
- کی بود؟
گلسا : کامیار کیه؟
- یکی از دوستام
روی مبل نشستم، مشکوک نگاهم کرد
گلسا : دوستت!!!
- اره دوستم
گلسا : تو که دوست پسر داری پس دیگه دردت چیه؟
- دوست نه دوست پسر

romangram.com | @romangram_com